گفتگوی چند بعدی با کیومرث هاشمی در مورد فوتبال
هاشمی: فضای كاذبی پیرامون قلعه نویی وجود دارد
تیم ملی، كادر فنی، اساسنامه، انتخابات فدراسیون فوتبال، همه و همه موضوعاتی است كه ماههای ماه به سوژهای داغ در فوتبال ایران تبدیل شدهاند. سوژههایی كه گویا نمیتوان پایانی برای آن متصور بود. فرقی نمیكند كه سرمربی تیم ملی قلعهنویی باشد یا برانكو. مهم این است كه در همه حال انتقاد وجود دارد. مهم این است كه همه به فكر فوتبالی هستیم كه اگر نگوییم تمام فكر و ذكرمان اما بخش بزرگی از رویاهای تلخ و شیرین مردم فوتبال دوست ایران را تشكیل میدهند. هنوز وقتی فیلم بازیهای تیم ملی را در یك دهه گذشته مرور میكنیم صحنههای تلخ و شیرینی را به یاد میآوریم. از باخت باور نكردنی در منامه تا پیروزی بر استرالیا در ملبورن و شكست آمریكا در لیون. این است رسم فوتبال. یك روز تو را به آسمان میبرد و یك روز به آن پایینها. جام ملتهای چهاردهم برای ما نه آن بالاها بود و نه آن پایینها. هر چند كه بعضیها با سیاه نمایی ما را به آن پایینها بردند. اما فوتبال ایران همچنان زنده است. این است رسم فوتبال... جام چهاردهم تمام شد اما، فوتبال همچنان زنده است؛ زندهی زنده.
كیومرث هاشمی كه سعی داشت در طول گفتوگو با ایسنا این ذهنیت را جا بیاندازد كه در نقش سرپرست فدراسیون فوتبال صحبت میكند با همان آرامش همیشگی روبروی ما نشست و پاسخگوی پرسشهایی بود كه این روزها سوژهی داغ فوتبال ایران هستند. تیم ملی، كادر فنی، اساسنامه و انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال.
• آقای هاشمی! سرانجام وضعیت كادر فنی تیم ملی چه شد؟ یك روز اعلام میشود كه این كادر میماند و یك روز دیگر میگویند تغییر میكند؟
- ما معتقدیم كه هم اكنون، فضای كاذب و احساساتی به وجود آمده، بنابراین در این فضا تصمیمگیری كمی دشوار است. باید بگذاریم تا این فضا آرام شود و سپس با تدبیر، تصمیم عاقلانهای اتخاذ كنیم.
• پس مشخص است كه فدراسیون فوتبال علاقه به حفظ قلعهنویی و همكارانش را دارد.
- هم اكنون قلعهنویی قرارداد دارد. اگر قرار باشد او را نگه داریم یا این كه تصمیم به تغییر در كادر فنی تیم ملی بگیریم باید در شرایطی تصمیمگیری كنیم كه این شرایط كاذب وجود نداشته باشد. باید كمی با تدبیر و با استفاده از نظر كارشناسان تصمیمگیری لازم را انجام دهیم.
• آیا نظر كارشناسان این نیست كه قلعهنویی باید از تیم ملی برود؟
- هم اكنون فضای احساساتی وجود دارد، بنابراین كمی قضاوت سخت است.
• به نظر كارشناسان اعتقاد دارید؟
- بله، صد در صد. اگر ما به این نظرات اعتقاد نداشته باشیم پس باید از چه كسی نظر خواهی كنیم؟
• اما شاید برخی از این كارشناسان ذینفع باشند؟
- در آن زمان است كه ما تشخیص میدهیم. هر چند كه مشخص است كه چه كسی از روی دلسوزی حرف میزند. اكثر كارشناسان از سر دلسوزی صحبت میكنند. اگر گلایه هم میكنند به دلیل دلسوزی است و باید بسیاری از صحبتهای آنها را بپذیریم. اما با این حال نباید مردان بزرگ و با تجربهمان را بسوزانیم. باید با فرصت دادن به مربیان جوان و با فرستادن آنها به دورههای مربیگری پیشرفته شرایط را برای حضور این افراد در تیم ملی بیش از پیش آماده كنیم.
• آقای هاشمی! شما در جلسه هم اندیشی گفتید كه مربی ایرانی انتخاب میكنیم تا تیم ملی ایرانی بازی كند.
- ما به هیچ وجه سبكی به نام فوتبال ایرانی نداریم. شما كشتی را نگاه كنید. ایران صاحب كشتی است و این مساله سبب شده صاحب سبك و ایده در این رشته باشیم. در كشتی میتوانیم این ادعا را داشته باشیم كه سبك ایرانی داریم اما، در فوتبال نمیتوان انتظار داشت، چون مربی ایرانی داریم باید فوتبال ایرانی بازی كنیم.
• اما این صحبتی بود كه آن روزها بسیار از زبان مسوولان ورزش شنیده میشد.
- اعتقاد دارم كه فوتبال ایران این توانایی را دارد كه سبك ایرانی را به وجود بیاورد اما، ابتدا باید شرایطش فراهم شود. كشورهایی كه در فوتبال صاحب سبك هستند مشخص هستند. برزیل، انگلیس و چند كشور دیگر، در فوتبال صاحب سبك هستند.
• قلعهنویی از فراهم نشدن امكانات و ابزار نظیر بازیهای دوستانه گلایه داشت. چرا فدراسیون فوتبال امكانات را در اختیار كادر فنی قرار نداد؟
- واقعیت این است كه هر چه كه كادر فنی تیم ملی خواست را در حد توانمان در اختیارشان گذاشتیم. در هیچ دورهای كادر فنی آنقدر كامل نبوده، از كمك مربیان، آنالیزورها گرفته تا ماساژور، حتی بازیهای دوستانه. فكر نمیكنم كه مشكلی به لحاظ بحث سخت افزاری وجود داشته باشد.
• اما انجام ندادن بازیهای دوستانه با تیمهای قدرتمند یكی از مشكلاتی بود كه كادر فنی و قلعهنویی همیشه از آن گلایه میكرد؟
- تمام بازیهای دوستانه بر اساس نظر كادرفنی انجام شد. تنها یك بازی برابر مالدیو بود كه قرار بود انجام شود اما، در جلسهای كه با قلعهنویی داشتیم تصمیم گرفتیم برای جلوگیری از آسیب دیدگی بازیكنان این دیدار را لغو كنیم و قلعهنویی هم این مساله را قبول كرد. در مجموع ما حمایت لازم را در حد توان انجام دادیم.
• قرارداد بازی با غنا و جامائیكا را فدراسیون بسته بود؟
- بله اما مشكلی در این میان به وجود آمد. غنا تعهد كرده بود كه با تیم اصلیاش به تهران بیاید كه این كار را انجام نداد و ما به فیفا شكایت كردیم.
• چرا از تیمهای بزرگ تری دعوت نشد؟
- واقعیت این است كه دعوت از تیمهای بزرگ فرایند وقتگیری است و باید مدتها رایزنی و تلاش شود. مردم هم این مساله را میدانند.
• پس از پایان رقابتهای جام ملتهای آسیا عملكرد قلعهنویی را چگونه ارزیابی میكنید؟
- تیم ملی در طول مسابقات جام ملتها كارنامه قابل قبولی ارایه داد و حذف در جام ملتها با پنالتی را نمیتوان ملاكی برای قضاوت دربارهی عملكرد كادر فنی دانست. این تیم شایسته قهرمانی بود و به جرات میتوانم بگویم كه یكی از كم حاشیهدارترین و حتی بیحاشیهدارترین تیمهای ملی بود. شاید برخی از دوستان معتقد باشند كه قلعهنویی نتوانست آن ارتباط لازم را داشته باشد و شاید نقطه ضعفی بود اما، تیم ملی كارنامه قابل قبولی داشت.
• اما تیم ملی در مقایسه با دیگر مدعیان حرفی برای گفتن نداشت.
- من نظر مخالف شما را دارم. استرالیا نمایش ضعیفی داشت، در حالی كه بسیار از ما پرمهرهتر بودند. ژاپن پس از صعود در هیچ یك از بازیهای بعدیاش پیروز نشد. كرهی جنوبی هم به سختی به مرحله دوم رسید و 360 دقیقه گل نزد. در این میان عراق درخشش غیر منتظرهای داشت ودر مرحله دوم با قرعه سبكتری روبرو شد و در جمع چهار تیم، كرهی جنوبی را با پنالتی حذف كرد و دیدار نهایی را به خوبی برد. عربستان هم مانند همیشه بود و تنها تیمی بود كه روال طبیعیاش را داشت. اشتباه نكنید با این صحبتها نمیخوهم توجیه كنم.
• اما مردم ناراحتند و از عملكرد كادر فنی رضایت ندارند.
- مردم حق دارند كه از تیم ملی انتظار داشته باشند. ما در ورزش هر كاری انجام میدهیم، اول برای رضایت خدا و سپس برای رضایت بنده خداست، اما منظورم این است كه فوتبال ما با انتصاب این مربی یا آن مربی یا بركناری آنها تفاوت چندانی نمیكند. باید پایه و اساس دگرگون شود. اصرار ما به دقت و صرف وقت روی اساسنامه برای غفلت از وضع فعلی فوتبال نبود و نیست، بلكه برای تذكر و سرمایهگذاری در آینده است. اساسنامه محكم و جامع فدراسیون مقتدر به وجود می آورد و این فدراسیون است كه فوتبال مستحكم میسازد. آن وقت در شرایطی كه همه چیز بر سر جای خود است میتوان از مربیان هم ایراد گرفت، چرا كه نقصان هر كسی به زودی و شفافیت معلوم میشود و نه در شرایط بحرانی و غیر قابل پیش بینی.
• علت انتخاب قلعهنویی چه بود؟
- با اتفاقاتی كه سال گذشته در فوتبال كشورمان افتاد و براساس این كه تنها بیست روز تا نخستین بازی انتخابی ایران در جام ملتها فرصت داشتیم، چارهای جز انتخاب مربی ایرانی نداشتیم. فضای بسیار بدی بود، بنابراین بهترین راه برای این كه بتوانیم از افكار كارشناسان استفاده كنیم، نشست هم اندیشی با مربیان را ترتیب دادیم كه در نظرسنجی صورت گرفته، امیر قلعه نویی بدون كوچكترین دخل و تصرف در آراء به عنوان سرمربی انتخاب شد.
• استفاده از كلمه «خرد جمعی» هم كه این روزها سوژه اول است.
- ببینید، روزی كه در جلسه هم اندیشی خرد جمعی را مطرح كردیم، فضا، فضای بسیار بدی بود. بنابراین بهترین راه برای این كه بتوانیم از افكار كارشناسان استفاده كنیم تشكیل آن جلسه بود اما، متاسفانه حرفهایی كه زده میشود و میگویند خرد جمعی برنامهای بود كه همه را سر كار بگذارد درست نبود. ما میخواستیم از تفكرات كارشناسان استفاده كنیم.
*شاخصهای انتخاب سرمربی تیم ملی چه بود؟
- ما فاكتورهایی از جمله داشتن سابقه مربیگری و بازیگری، آشنا بودن به علم روز فوتبال و حضور موفق در لیگ و ... در نظر گرفته بودیم.
• آیا كارنامه قلعهنویی برای حضور در تیم ملی مثبت و روشن بود؟
- بله، اگر شما به جای ما بودید چه كار میكردید؟
* انتخاب قلعهنویی انتخاب بین بد و بدتر بود؟
- نه، با این نظر مخالفم.
• چرا اصرار به استفاده از مربی ایرانی دارید؟
- ببینید، باور داریم كه باید به مربی ایرانی زمان بدهیم، طبق فرمایشات مقام معظم رهبری باید از داشته های داخلی استفاده كنیم. از سوی دیگر معتقدیم باید در ردههای پایه از مربیان خوب خارجی استفاده كنیم. هم اكنون در فوتبال روز دنیا یك مربی یا حتی بازیكن تمامی ردهها را طی میكند و سپس به تیم ملی میرسد اما، در ایران چند درصد افراد شاغل چنین شرایطی دارند، این مشكل ما در مقایسه با فوتبال روز دنیاست.
• فكر میكنید كه علت این مساله چیست؟
- علتش این است كه به بحث زیر ساختها توجه نشده است. مربی باید فرصت داشته باشد. قلعهنویی چه قدر در شرایط بحرانی فوتبال ما فرصت داشت؟ انصافا اگر بهترین مربی دنیا را میآوردیم نتیجه میگرفتیم؟
• شما در حالی میگویید كه مربی خارجی زمان میخواهد كه مثلا ویرای برزیلی با دو ماه حضور در عراق، این تیم را قهرمان كرد.
- این یك استثناست و نباید استثناها را در نظر گرفت. با این حال ما اگر ویرا - سرمربی عراق- را میآوردیم متهم به این میشدیم كه چرا مربی ناآشنای برزیلی را آوردهایم و از همان اول انتقاد میشد. سپس اگر به تیم دوم یك كشور میباختیم چه بلایی سر این مربی میآوردیم؟ حال آن مربی، عراق را بدون ستاره اسمی قهرمان آسیا كرد و همه دنبال او هستند. قلعهنویی مربی جوان، جسور و خوبی است وكارنامه خوبی هم دارد. با توجه به شرایط فوتبال روز ایران اعتقاد داریم كه فوتبال كشورمان میتواند با مربیان داخلی همان نتایجی را بگیرد كه با مربیان خارجی میگیرد. این باور من است. چه تضمینی وجود داشت كه با بهترین مربی نتیجه میگرفتیم. آن موقع میگفتند چرا پول دادیم. باید به مربیان خودمان فرصت بدهیم.
• این مربیان دانش حضور برای نشستن روی نیمكت تیم ملی را دارند؟
- باید دانششان را كامل كنند. امثال قلعهنوییها و داییها جزو سرمایههای ایرانی هستند. باید به مربیان وطنی فرصت داد. باید آستانه تحملمان را بالا ببریم، آنها هم باید با حضور در كلاسهای پیشرفته مربیگری دانش خود را تكمیل كنند. نمیتوانیم بگوییم دانش ندارند، بلكه باید تقویت شوند.
• شما برنامه 120 صفحهای قلعهنویی را دیده بودید؟
- برنامهای كه قلعهنویی داده بود از طریق دبیر فدراسیون به كمیتهی انتقالی آمده بود و در مورد آن بحث شد.
• خیلیها به نفرات حاضر در كادر فنی انتقاد داشتند.
- قلعهنویی برای انتخاب كادر خود شیوه جدیدی را در پیش گرفته بود. او از تعدادی مربی استفاده كرد كه كارایی بیشتری دارند، یك سری از مربیان درگیر لیگ بودند و نمیتوانستند تمام فكر خود را بر روی تیم متمركز كنند. معتقدم كه قلعه نویی از مجموعه داشتههای تیم ملی به خوبی استفاده كرد و باید بپذیریم كه مربیگری كاری سلیقهای است. مربی باید كسی را انتخاب كند كه با افكارش آشنا باشد، ما هم سعی كردیم به این موضوع ورود نكنیم.
• بسیاری بر این باورند كه قلعهنویی بر سر برخی از مسایل لجبازی میكرد و از كسی مشورت نمیگرفت.
- فكر میكنم در این زمینه حداقل قلعهنویی با تعدادی از لژیونرها كه صاحب تجربه هستند و به ویژه كاپیتان تیم مشورت میكرد و ارتباط خوبی با لژیونرها داشت اما، هر مربی خصوصیت اخلاقی خودش را دارد و نمیتوان گفت كه این ایراد است. شاید در بعضی مواقع حسن هم باشد اما، در كل اعتقاد دارم كه هر چقدر فكرها بیشتر باشد نتیجه بهتری حاصل میشود.
• یكی از مواردی كه مطرح میشد اخبار حاشیهای بود كه از تیم ملی در مالزی منتشر میشد، شما چقدر بر روی این مساله نظارت داشتید؟
- پیش بینی تمام این مسایل شده بود. شاید در روزهای اول گزارشهایی كه داشتیم وجود این مشكلات را تایید میكرد اما، با پیگیریهای دبیر فدراسیون كه به عنوان سرپرست كاروان آنجا بود، این موضوع مرتفع شد و پس از آن تیم مشكل حاشیهای نداشت. فضای مدیریتی كه مورد نیاز هم بود به وجود آمده بود. ضمن آن كه بعضی از اخباری كه به تهران میآید نیز اخبار كاذب بود. به عنوان نمونه مصاحبهای غیر واقعی با هاشمیان چاپ شده بود و اخبار این گونه منعكس میشد.
• خیلیها بر این باورند كه بلاتكلیفی فدراسیون فوتبال عامل اصلی نتیجه نگرفتن تیم ملی بود؟
- زمانی كه فدراسیون ما متولی و رییس داشت و برنامهریزیها نیز شده بود، چرا نتیجه نگرفت؟ با این حال قبول دارم زیر ساختهای فوتبالمان ایراد دارد.
* چقدر سازمان تربیت بدنی بر روی مسائل تیم ملی دخالت میكرد؟
- سازمان تربیت بدنی هیچ گاه به بحث تیم ملی ورود نكرد و اگر نظری بود تنها جنبهی مشورتی داشت. در زمان حضور من در فدراسیون فوتبال بحث دخالت وجود نداشت.
* كسی را داشتید كه به شما مشاوره فنی بدهد؟
- سعی كردیم كه بیشتر در بحث مدیریت در سطح كلان ورود پیدا كنیم و مسایلی را كه طرح میكردیم بیشتر مباحث غیر فنی بود. هرچند كه در مواقع نیاز مسایلی را در حد دوستی و پیشنهاد مطرح میكردیم. اما به طور كل چون مربی باید پاسخگو باشد دست او را كاملا در انتخاب بازیكن و بازی باز میگذاشتیم.
* موضوع دعوت نكردن صفایی به مراسم استقبال از تیم ملی چه بود؟
- موضوع را پیگیری كردم و پس از پیگیریهایی كه انجام دادم مشخص شد كه در فهرست هفتاد – هشتاد نفرهای كه بود نام صفایی فراهانی رد نشده بود. اما هیچ هدف خاصی برای نبودن نام او در لیست میهمانها وجود نداشت.
* چرا از صفایی فراهانی برای حضور در اردوی تیم ملی در مالزی دعوت نكردید؟
- مگر صاحبخانه نیاز به دعوت كردن دارد.
* اساسنامه فدراسیون فوتبال كجاست؟
- اساسنامه به دولت رفته است. در آخرین بند اساسنامه آمده كه باید این اساسنامه به تصویب هیات وزیران برسد.
* اما رییس كمیته انتقالی معتقد است كه اساسنامه باید هم اكنون در حال اجرا باشد. ولی می بینیم كه اساسنامه برای تصویب به دولت رفته است.
- ابتدا از زحمات اعضای كمیتهی انتقالی تشكر میكنم، اما در آخرین بند اساسنامه آمده كه این اساسنامه باید به تصویب هیات وزیران برسد. فیفا احساس میكند كه اگر این اساسنامه به تصویب دولت برسد ضمانت اجرایی بیشتری دارد. هم اكنون نیز اساسنامه در دولت است و برای تصویب در هیات وزیران به فرایند زمانی نیاز دارد اما با شرایط خاصی كه حاكم است مهندس علی آبادی پیگیر است كه این اساسنامه خارج از نوبت در هیات دولت رسیدگی شود.
* اگر بندی در اساسنامه از سوی دولت تغییر كند تكلیف چیست و آیا باید اساسنامه بار دیگر به فیفا برگشت داده شود؟
- سعی كردیم این فرایند این گونه طی نشود.
* با توجه به این كه شما، انصاری فرد و رغبتی نمایندههای سازمان تربیت بدنی بودید چرا اساسنامه نیاز به تصویب در دولت دارد؟
- اگر شما عكس این مساله را نیز سوال كنید به پاسخ میرسید. همین وضعیت در مورد نمایندههای فیفا نیز وجود داشت. نمایندههای فیفا در جلسات كمیتهی انتقالی حضور داشتند و پس از تایید اساسنامه در كمیتهی انتقالی این اساسنامه به فیفا رفت اما، فیفا خواستار تغییراتی در این اساسنامه شد. این در حالی بود كه نمایندگان فیفا عضو كمیته انتقالی بودند. ما تلاش كردهایم به عنوان نمایندگان سازمان نقطه نظراتمان را مطرح كنیم، با این حال فكر نمیكنم مشكلی برای تصویب اساسنامه وجود داشته باشد، هر چند كه این حق هیات وزیران است كه نقطه نظراتش را اعلام كند.
* آقای هاشمی! درد فوتبال ما چیست؟
- درد فوتبال ما ساختاری است. اگر ساختار فوتبال ما اصلاح شود و خرد جمعی به معنای واقعی اجرا شود خود به خود بسیاری از مشكلات حل میشود. در فوتبال ما نباید شخص تصمیمگیرنده باشد. وقتی كه میگوییم مجمع فدراسیون 74 نفر هستند این مجمع باید سیاستگذاری فوتبال را انجام دهد. اگر هیات رییسه پاسخگو نباشد و نتواند در حد استاندارد كارها را به پیش ببرد باید به دنبال اصلاح كار رفت. هم اكنون بر اساس اساسنامه 9 نفر هیات رییسه در فدراسیون فوتبال خواهیم داشت. رییس فدراسیون یكی از اعضای هیات رییسه است. اگر رییس فدراسیون و سایر اعضای هیات رییسه به درستی انتخاب شوند بسیاری از مشكلات در فوتبال خود به خود حل میشود.
* چرا به مردم نمیگوییم كه چند سال به دنبال نتیجه نیستیم و پس از اصلاح زیر ساختها به صورتی بنیادی فوتبال را پرورش میدهیم.
- این حرف درستی است، البته زمانی این كار قابلیت اجرا دارد كه ثبات مدیریت وجود داشته باشد. ثبات مدیریت را نیز در اساسنامه پیش بینی كردیم. وقتی رییس بداند كه چهار سال در فوتبال حضور دارد و مجمع حمایت لازم را انجام میدهد به دنبال برنامه میرود. بروید تحقیق كنید تا مشخص شود كه پس از انقلاب چند رییس فدراسیون عوض كردهایم. ما پس از انقلاب به صورت میانگین هر دو سال تا دو سال و نیم رییس عوض كردهایم.
* قضیهی تهدید صفایی برای استعفا از كمیتهی انتقالی چه بود و آیا اساسا مشكلی در جلسات كمیتهی انتقالی وجود داشت؟
- ما مشكل اساسی با مجموعهی حاضر در كمیته ی انتقالی نداشتیم و فضای صمیمی بوجود آمده بود. البته در دو سه جلسهی اول اختلاف سلیقهای وجود داشت.
* كه یكی از این اختلافات حضور مصطفوی در فدراسیون و مخالفت صفایی بود.
- شاید نتوان به صورت صد در صد گفت، ولی ما مشكل مبنایی نداشتیم.
* چه شد كه مصطفوی آمد و چگونه شد كه به صورت اجباری استعفا داد؟
- مصطفوی كسی بود كه در فوتبال شناخته شده بود. او تجربهی لازم و كافی را در فدراسیون داشت. در آن موقع نیاز بود كه كسی كارهای اجرایی را بر عهده گیرد و بر همین اساس مصطفوی به فدراسیون آمد. پس از این كه كمیتهی انتقالی بوجود آمد گفتند فلان كس با مصطفوی مخالف است اما، چون او میخواست در انتخابات فدراسیون شركت كند و شائبههایی مبنی بر استفاده از جایگاهش نشود شخصا تصمیم گرفت كه از فوتبال كنار برود.
* اما بر اساس اساسنامه مصطفوی نمیتواند در انتخابات فدراسیون شركت كند و این متناقض با صحبتهای شماست؟
- نمیدانم مصطفوی چند سالش است اما، به طور حتم پیش از این تصمیم حساب و كتابهای لازم را انجام داده است. میدانم كه سن كاندیداهای انتخاباتی باید بین سی و پنج سال تا شصت و پنج سال باشد.
* برخی از اعضای كمیتهی انتقالی عنوان میكنند كه كمیته در بحث اجرایی فوتبال دخالت نمیكرد. آیا این چنین بود؟
- خیر چنین نیست. هر چند كه بیشتر وقت كمیته به تدوین و تهیه اساس نامه میگذشت، اما انتصاب نبی بعد از استعفای مصطفوی، انتخاب مربیان تیمهای ملی نوجوانان و جوانان از طریق تعیین ملاك، تطبیق با نفرات فعال، بررسی و تصویب دستورالعمل مسابقات لیگ های یك، دو و فوتسال، بررسی برنامههای مربیان تیمهای ملی با حضور دبیر كل فدراسیون فوتبال و ... از جمله مسایلی بود كه كمیتهی انتقالی در بحث اجراییات به آنها پرداخت.
• پیدا كردن شما به عنوان سخنگوی كمیتهی انتقالی سخت است؟
- این گونه نیست. سخنگوی كمیته پس از هر جلسه مصوبات را اعلام میكند و ما در تمامی جلسات این مصوبات را از طریق سایت فدراسیون فوتبال اعلام كردهایم. تلاشمان بر این بود كه ارتباط تنگاتنگی با رسانهها داشته باشیم. با این حال قبول دارم كه بعضی مواقع پیدا كردن من سخت است اما، با توجه به حجم سنگین حوزهی معاونت ورزش قهرمانی نمیتوانم هر لحظهای كه عزیزان رسانهای خواستهاند پاسخگوی آنها باشم. البته حق با رسانهها و مردم است و ما باید به آنها پاسخگو باشیم. بنابراین با برگزاری نشستهای مطبوعاتی هر سه، چهار ماه یك بار تلاش كردیم كه این خلا را پر كنیم.
• آیا قصد دارید كه از جایگاهی كه صفایی فراهانی در فیفا به دست آورده فارغ از هر مسالهای استفاده كنید؟
- ما نه تنها در فوتبال بلكه در تمامی رشتهها سیاستمان این است كه نمایندگانمان كرسیهای مختلف مجامع بینالمللی را كسب كنند. در اساسنامهی فدراسیون فوتبال هم آمده كه عضو ایرانی كنفدراسیون فوتبال آسیا یا فیفا، عضو مجمع باشد و این پیشنهاد خود من بود. این نشان میدهد كه ما به دنبال این هستیم كه به این موضوع اهمیت بدهیم.
• اما این شائبه بوجود آمده كه حضور صفایی فراهانی در فیفا و فدراسیون فوتبال، چالش جدیدی را با سازمان تربیت بدنی پدید آورد.
- هر ایرانی كه تعصب داشته باشد وقتی كه صاحب كرسی در مجامع بینالمللی میشود مردم از او توقع دارند كه از حق فوتبال ایران دفاع كنند. ما هم باید از این فرصت استفاده كنیم و این یك اصل است. اما اگر یك درصد این اتفاق نیفتاد مردم خودشان در این مورد قضاوت میكنند. یكی از مشكلات ما در فدراسیونها روابط بین المللی است. هر چقدر نمایندههای ما در مجامع بینالمللی بیشتر باشند ورزش ما ارزش و قرب بیشتری پیدا میكند.
•برخیها معتقدند كه كیومرث هاشمی پلی برای رسیدن به ریاست فدراسیون فوتبال است.
- خیر این چنین نیست. سازمان هیچ حساسیتی روی شخص خاصی ندارد. اعتقاد دارم كه هر كسی رییس فدراسیون شود بر اساس اساسنامه از سوی سازمان تربیت بدنی حمایت میشود. اساسنامهی فوتبال آنقدر قوی و كامل است كه رییس نظارت همه جانبه را احساس كند.
* پیش بینی میكنید چند نفر در انتخابات فدراسیون كاندیدا شوند؟
- طبق اساسنامه بیش از هفت نفر نمیتوانند در انتخابات شركت كنند. اما پیش بینی من این است كه سه یا چهار نفر بیشتر ورود نكنند. هر چند كه این تحلیل شخصی خود من است.
• آیا در انتخابات فدراسیون كاندیدا میشوید؟
- خیر.
• چرا؟
- من معاون سازمان تربیت بدنی هستم و فرصت خدمتگزاری در اینجا برای من بسیار بیشتر و بهتر است.
• یكی از موضوعات مهمی كه فوتبال ایران با آن روبروست بحث رسیدن به معیارهای كنفدراسیون آسیا در خصوص باشگاهداری حرفهیی است، چقدر به این موضوع اهمیت دادهاید؟
- یكی از موضوعاتی كه در جلسهی كمیتهی انتقالی مطرح شده همین مساله است. ما برای فصل آینده لیگ برتر به تیمها امتیاز خواهیم داد و باشگاهها باید به امتیازهای لازم دست یابند. همانطور كه AFC برای كشورهای عضو فرصت قائل شده ما نیز به باشگاهها فرصت خواهیم داد اما، باشگاههایی میتوانند در لیگ 88 – 87 شركت كنند كه به این شاخصها برسند.
• گویا قرار است نمایندگان فیفا مهر امسال و اردیبهشت سال آینده برای امتیازدهی به فوتبال ایران به كشورمان سفر كنند آیا تا آن زمان میتوانیم به شاخصههای كنفدراسیون فوتبال آسیا دست یابیم؟
- ما تا سال 2009 فرصت داریم و همهی كارهای لازم را نیز انجام دادهایم اما مشكل ما زیر ساختها است . با این حال سازمان تربیت بدنی با افتتاح ورزشگاههایی در سراسر كشور دنبال ساختن همین زیرساختها است. یكی دیگر از مشكلات اصلی ورزش ما باشگاهداری دولتی است و سازمان به دنبال این است كه باشگاههای خصوصی به معنای واقعی تشكیل شود. هم اكنون در بخش باشگاههای دولتی سالانه چیزی حدود 130 تا 140 میلیارد تومان هزینه میشود و اگر این مبالغ به سمت باشگاههای خصوصی سوق داده شود آن گاه كیفیت اصلی فوتبال ایران مشخص میشود. ما به دنبال این هستیم كه بر اساس مصوبهی اصل 44 قانون اساسی و فرمایش مقام معظم رهبری باشگاهداری خصوصی را جایگزین باشگاهداری دولتی كنیم. این یك اصل است. اگر بتوانیم آن را انجام دهیم بسیاری از مشكلات حل میشود.